کد کوتاه پست ها
شما می توانید پست های وبلاگ با کد کوتاه نمونه کارهای پورتو، آخرین پست ها کد کوتاه را نشان دهید.
Recent
جدول زمانی پست ها
سپتامبر 2020
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
آوریل 2020
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
پست های شبکه ای
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
چرا سلامت روان یک موضوع مهم در سلامت همگانی است؟
تعریف سازمان بهداشت جهانی از واژه "سلامت" بدینگونه است:”حالتی از بهزیستی کامل جسمانی، روانی واجتماعی نه صرفاً نداشتن بیماری یا ناتوانی جسمی". مطابق این تعریف، سلامت روان بخشی جداییناپذیر سلامت میباشد،که میبایست شناسایی و در صورت وجود اختلال، درمان شود.
به همین دلیل سلامت روان به عنوان قسمتی از وظایف سلامت همگانی در حال پر رنگ شدن میباشد. بر این اساس وظایف مذکور میتواند در راستای برنامهریزی و هدفگزاری حوزه سلامت همگانی و ارتقاء سلامت مورد توجه قرار گیرد، همانطور که تاکنون دربخش پیشگیری و بیماریهای مزمن چنین اقداماتی صورت گرفته است. در این مسیر با چالشهایی از قبیل چگونگی شناسایی ریسک فاکتورها، افزایش آگاهی درمورد اختلالات روان و به طور همزمان ارزیابی اثربخشی درمانها،برداشتن انگها از اختلالات روان ، از بین بردن نابرابریها در ارایه خدمات و نهایتاً بهبود در ارزیابی خدمات مواجه هستیم. سلامت روان در سالمندی به اندازه سلامت جسمانی در این دوره از زندگی مورد توجه و با اهمیت است.
Reference: Centers for Disease Control and Prevention and National Association of Chronic Disease Directors
منبع: مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها و انجمن ملی مدیران بیماری های مزمن آمریکا
پست های متوسط
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
پست های بزرگ
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
پست های خیلی بزرگ
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
پست های فول
اضطراب کودکان
اضطراب یک احساس عادی است که وقتی با مشکل روبرو می شویم، احساس تنهایی می کنیم و یا مسائل شخصی داریم ، روی می هد. با این حال، سطح خاصی از اضطراب وجود دارد که حیاتی است و ما باید مراقب آن باشیم. اضطراب طبیعی در واقع مفید است. با این حال ، اضطراب هنگامی که به لحاظ مدت زمان یا شدت یا تکرار آن باعث ایجاد اختلال در عملکرد و رفاه عمومی فرد شود ، به یک مشکل تبدیل می شود. این سه عامل - مدت ، شدت و فراوانی - اضطراب نرمال و انطباقی را از اضطراب پاتولوژیک غیرطبیعی متمایز می کند. به همین ترتیب ، اضطراب غیرطبیعی با اضطراب طبیعی متفاوت است زیرا با وضعیتی که پاسخ اضطراب آور را ایجاد می کند متناسب نیست.
طبیعی است که همه افراد در زندگی خود، حدی از اضطراب را درک می کنند. چنین اضطراب هایی، می تواند ناشی از ترس از پاسخ گویی به یک پرسش کلاسی باشد و یا مواجه شدن با یک موقعیت خطرناک. اما «اختلالات اضطرابی» آنگاه بروز می کنند که میزان یا سطح اضطراب با موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، تناسب ندارد و این اضطراب منجر به بروز رفتارهای نامناسب از سوی فرد می شود و زندگی شخص را دچار اختلال می کند.
میتوان گفت اضطراب عبارت اســت از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز، یعنی موقعیتی که در افزایش تحریکات اعم از بیرونی یا درونی موثر واقع شده و فرد در مهار آنها ناتوان است
اختلال اضطراب فراگیر، با نگرانی مزمن، افراطی و غیرقابل کنترل در مورد شماری از موضوعات و اضطراب، گوش به زنگی و عالئم بدنی همراه آن مشخص میشود.
در دوران تحول، عوامل خطر خاصی ممکن است افراد را به حساسیت هیجانی بالا، مشکلاتی در ادراک و تنظیم هیجانات و حساسیت افراطی به تغییرات هیجانی ناگهانی از حالت هیجانی خنثی/مثبت به منفی هدایت کند و موجب شود که افراد، برای کنترل هیجانهای خود به راهبردهای ناسازگارانه ای مانند نگرانی پناه بیاورند. مطالعات نشان میدهند که افراد مبتال به اختلال اضطراب فراگیر حساسیت هیجانی بالاتری دارند و در مقایسه با افراد مبتال به اختلال اضطراب اجتماعی و گروه کنترل، چهرههای دارای کمترین بار هیجانی را سریعتر تشخیص میدهند.همچنین این افراد در تنظیم هیجان دشواری تجربه میکنند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر واکنشپذیری هیجانی بالایی را در مواجهه با رویدادهای منفی زندگی و محرکهای منفی.تجربه میکنند. در کنار این عوامل خطر، عامل سرشتیِ بازداری رفتاری – عاملی سرشتی ، آشفتگی و آستانۀ پایین به تازگی که با مهار و اجتناب از رویارویی با محرکهای جدید مشخص میشود سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به چشم میخورد. همچنین مشکلات تعامل با والدین، با نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر ارتباط دارد.
اضطراب فراگیر دوران کودکی چیست؟
این اختلال یک اختلال روانشناختی است که مربوط به اختلال در سلامت روان است. کودک مبتلا به این اختلال احساس نگرانی زیادی میکند بدون آنکه دلیل مشخص و منطقی برای این احساس وجود داشته باشد. برخی موقعیتهایی که موجب شدّت نگرانی کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال میشوند:
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد.
- نگرانی در مورد اتفاقاتی که در گذشته افتاده است.
- نگرانی دربارۀ توانمندی هایشان
- نگرانی دربارۀ وظایف محوله به آنها از جمله انجام تکالیف
- نگرانی دربارۀ اعضاء خانواده و مسائل مربوط به خانواده
تا حدّی نگران بودن در مورد مسائل گوناگون در بین کودکان و نوجوانان طبیعی و بخشی از فرآیند رشدی آنهاست. امّا در کودکان مبتلا به این اختلال، نگرانی تقریباً دائمی است و بیشتر اوقات روز کودک نگران است و این نگرانی بر عملکرد او در جنبههای مختلف زندگی تاثیر منفی میگذارد.
علائم اختلال اضطراب فراگیر:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب به میزان زیادی نیاز به کسب اطمینان خاطر از والدین و سایر اطرافیان بزرگسال خود هستند.
- نگرانی بیش از اندازه در مورد مسائل گوناگون پیش از آنکه اتفاق بیافتند
- نگرانی بیش از اندازه دربارۀ اعضاء خانواده، دوستان، تکالیف مربوط به مدرسه و ..
- نگرانی بیش از اندازه و دائمی دربارۀ سلامتی والدین و اعضاء خانواده
- خودداری از مدرسه رفتن
- شکایت دائمی از مشکلات جسمانی مانند دل درد، سردرد و ...
- گرفتگی یا درد عضلانی
- مشکلات خواب
- نگرانی زیاد در زمان دوری از والدین
- چسبیدن بیش از حد به اعضاء خانواده
- احساس گرفتگی در گلو
- احساس خستگی زیاد
- مشکل در تمرکز
- تحریک پذیری
- بدخلقی زیاد
- ناتوانی در آرام کردن خود
برای تشخیص دقیق این اختلال مانند هر اختلال دیگری از یک فرد متخصص در این زمینه مشورت بگیرید.
: آیا اختلال های اضطرابی قابل درمان هستند؟
اختلالهای اضطرابی قابل درمان هستند. بسیاری از بیماران که علائم قابل ملاحظهای داشتند پس از دریافت درمانهای مناسب، بهبود یافتهاند. با این حال موفقیت در درمان در طیف زمانی متفاوتی رخ میدهد. برخی بیماران ممکن است پس از چند هفته به درمان پاسخ دهند درحالیکه در عدۀ دیگر این زمان ممکن است طولانیتر شده و چند ماه بهطول انجامد. همچنین اگر بیماران همزمان با اختلال اضطراب فراگیر از مشکل دیگری رنج ببرند و یا همزمان به انواع دیگر اختلالهای اضطرابی نیز مبتلا باشند، ممکن است برای درمان به مدّت زمان بیشتری نیاز باشد. یک درمانگر حرفهای پیش از شروع هر اقدام درمانی، ارزیابی دقیقی از بیمار خواهد داشت.
درمان اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بهخودی خود بهبود نمییابد و برای درمان نیاز به اقدامات حرفهای است. خوشبختانه درمانهای مناسبی برای این اختلال وجود دارد امّا در صورت عدم درمان ممکن است منجر به مشکلات بزرگتری مانند افسردگی یا استفاده از الکل و مواد شود.
درمان مناسب با توجّه به سن، نشانههای بیماری، سلامت عمومی همچنین شدت بیماری توسط متخصصین انتخاب میشود.
درمان های رایج شامل:
- دارو درمانی
- خانواده درمانی
- درمان شناختی رفتاری
- درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت
درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت روش درمانی نوینی است که با توجه به اختلال کودک برای کودکان مبتلا به انواع اختلالهای اضطراب از جمله اختلال اضطراب فراگیر با شدت خفیف تا متوسط با تشخیص متخصص مربوطه، کاربرد دارد. در این روش پس از انتخاب بیمار مناسب، یک کتاب راهنما که به زبانی ساده به توصیف اختلال اضطراب، دلایل شکلگیری و تداوم این اختلال، راهکارهای درمانی به خوبی پرداخته شده است.، در اختیار والدین قرار میگیرد.
در خلال مطالعۀ کتاب والدین طی ۴ جلسۀ حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقه تلفنی از حمایت و راهنمایی درمانگر بهرهمند میشوند.
- مزیت های این روش درمانی:
- کوتاهتر بودن طول درمان
-نیاز کمتر به حضور کودک در تمام جلسات درمان
-آشنائی کامل والدین با اختلال فرزندشان
-آشنائی والدین با روش برخورد صحیح با مشکل فرزندشان
برخی نکات در مدیریت اضطراب
فعالیتهای خارج از برنامه داشتهباشید: تمرینات یوگا انجامدهید، موسیقی گوشکنید، مدیتیشن انجامدهید، با دوستانتان وقت بگذرانید یا تکنیکهای آرامسازی را یاد بگیرید. هرکدام از این کارها به شما کمک میکند تا کمی کمتر به مشکلات فکر کنید.
تغذیۀ مناسب داشته باشید: هر غذایی نخورید. تنقلات سالم و انرژیزا را در وعدههای غذایی خود بگنجانید.
غذاها و نوشیدنیهای محرک مصرف نکنید: مصرف الکل و مواد غذایی محرک و نوشیدنیهای کافئیندار ممکن است موجب تشدید اضطراب و تحریک حملات هراس شوند.
خواب کافی داشته باشید: خواب کافی به شما کمک میکند که احساس خوبی داشتهباشید و در سلامتی شما مؤثر است.
نفس عمیق بکشید: دم و بازدم آرام و طولانی داشته باشید. به خصوص وقتی احساس اضطراب میکنید یا زمانیکه به تختخواب میروید و آمادۀ خوابیدن میشوید.
از یک تا ده بشمارید: وقتی احساس اضطراب میکنید؛ به آرامی از یک تا ده بشمارید و تمرکز خود را روی اعداد قرار دهید. این کار به شما در زمان اضطراب و قبل از خواب کمک میکند. اگر لازم است شمردن را تا بیست ادامه دهید و دوباره به آرامی برعکس از بیست تا یک به شمردن ادامه دهید.
در حد توانمندی هایتان از خود انتظار داشته باشید: در انجام هر کاری بهجای آنکه به کسب نتایج بی عیب و نقص و تمام و کمال فکر کنید، برای آنکه به حدّ کافی تلاش کردهاید و نتایج نسبتاً خوبی بهدست آوردهاید، به خودتان افتخار کنید. حتّی اگر نتیجۀ دلخواه بهدست نیامد، باز هم به دلیل تلاشهایتان شایستۀ تحسین هستید. پس به خود ببالید و بیشتر از توانتان از خود انتظار نداشتهباشید!
بپذیرید که انسان قادر به کنترل همۀ اتفاقات و شرایط نمی باشد: نگرانیهایتان را به چالش بکشید: آیا اوضاع به همان بدی است که شما فکر میکنید؟
شوخی کنید : خنده بر هر درد بی درمان دواست! پس تا جایی که میتوانید بخندید و از خوشیهای زندگی لذّت ببرید.
نگرش خود را تغییر دهید: تلاش کنید تا افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. به جنبههای مختلف یک موضوع فکر کنید و از داشتن افکار خشک و غیر قابل انعطاف خودداری کنید؛ احتمالهای دیگری هم وجود دارد. باور کنید!
کارهای خیرخواهانه انجام دهید: برای انجام کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید و یا به هر طریقی که میتوانید دراجتماعات مردم بنیاد مشارکت نمایید. انجام این قبیل امور استرس شما را کاهش میدهد.
دلایل شروع اضطرابتان را شناسایی کنید: منشاء استرس در محیط کار، در خانواده یا در محل تحصیلتان است؟
الگویی که در هر محیطی موجب شروع اضطرابتان میشود را شناسایی کنید، آن را یادداشت کنید و به دنبال حل مشکل باشید.
با دیگران صحبت کنید: با دوستان و آشنایان نزدیکتان در مورد احساس اضطراب خود صحبتکنید و از آنها راهنمایی بگیرید. در صورت لزوم با یک روانشناس یا روانپزشک مشورتکنید.
برای حفظ سلامتی و مدیریت اضطراب ورزش کنید: برای حفظ سلامتی و کاهش فشار روانی (استرس) بهصورت منظم ورزش کنید؛ به عنوان مثال برنامۀ پیاده روی منظم داشتهباشید، بدوید یا شنا کنید.
پنج روز در هفته به مدت نیم ساعت در روز: دوچرخهسواری کنید یا ورزشهای هوازی داشته باشید.
برنامۀ منظم روزانه داشته باشید: به صورت روزانه اهداف کوچک ورزشی تعیین نمایید؛ اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی کنید بهتر از آن است که منتظر تعطیلات آخر هفته بمانید تا سه ساعت بدوید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تناوب در تمرینان ورزشی بسیار مهماست.
برای ورزش کردن روش مورد علاقۀ خود را پیدا کنید: طوری برنامهریزی کنید که ورزش کردن برایتان لذتبخش شود. افراد برونگرا ورزشهای گروهی را ترجیح میدهند و افراد درونگرا بیشتر به ورزشهای انفرادی تمایل دارند.
هنگام ورزش کردن حواس خود را پرت کنید: موقع ورزش کردن میتوانید به موسیقی، کتابهای صوتی و سخنرانی در مورد موضوعات مورد علاقهتان، گوش کنید. گوش کردن به موسیقی یا سخنرانی مورد علاقه همزمان با انجام فعالیتهای بدنی، ورزش کردن را برای اغلب مردم لذتبخشتر میکند.
همراه ورزشی داشته باشید: پایبندی به انجام ورزشهای منظم زمانیکه با شخص دیگری قرار میگذارید که با هم ورزش کنید، آسانتر خواهد بود. میتوانید بههمراه همسرتان، یکی از دوستان یا همکلاسیتان ورزشکنید.
صبور باشید: اغلب تقریباً ۴ تا ۸ هفته طول میکشد تا افرادی که به ورزش کردن عادت ندارند، به داشتن برنامۀ منظم ورزشی عادت کنند و احساس راحتی در اجرای این قبیل برنامه ها داشته باشند. پس به ورزش کردن ادامه دهید.
اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شامل احساس ترس شدید در موقعیتهای مهم یا اجتماعی یا موقعیتهایی است که فرد باید کاری را در مقابل جمع انجام دهد. مثلاً در مقابل جمع سخنرانی کند یا در کلاس مجبور باشد فعالیت کلاسی انجام دهد یا سؤال بپرسد.
علامت بارز این اختلال احساس اضطراب یا ترس شدید در موقعیتهایی است که ممکن است فرد مورد قضاوت یا ارزیابی قرار گیرد و یا در جمعی مورد استقبال و پذیرش قرار نگیرد. افرادی که از این مشکل رنج میبرند اغلب نگران تشخیص علائم اضطراب توسط اطرافیان هستند. علائمی مانند سرخ شدن صورت، تپق زدن و ... یا میترسند احمق، دست و پاچلفتی یا کسلکننده به نظر برسند. به همین دلیل آنها از حضور و قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرند، اجتناب میکنند و چنانچه اجتناب از حضور در چنین موقعیتهایی امکانپدیر نباشد، دچار اضطراب و نگرانی شدیدی میشوند.
اغلب افرادی که مشکل اضطراب اجتماعی دارند علائم جسمانی ناشی از اضطراب شامل تند شدن ضربان قلب،حالت تهوع، عرق کردن را تجربه میکنند. حتّی ممکن است در مواجهه با موقعیتهایی که موجب اضطرابشان میشود، دچار یک حملۀ اضطراب تمام عیارشوند.
با وجود اینکه این افراد میدانند که اضطرابشان بیش از حد معمول و بیدلیل است، امّا در کنترل اضطرابشان احساس ناتوانی میکنند. اضطراب اجتماعی در میان نوجوانان بسیار شایع است. اگرچه اغلب این افراد به عنوان افراد خجالتی شناخته میشوند امّا بسیار مهم است که تفاوت ایندو از هم تشخیص داده شود.
اضطراب اجتماعی میتواند آثار مخرّبی بر زندگی فرد داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است شخصی یک فرصت شغلی خوب را تنها به این دلیل که لازمۀ آن تعامل زیاد با دیگران است، از دست بدهد و یا ممکن است شخصی از بیرون رفتن برای صرف چای با دوستانش خودداری کند زیرا از لرزش دستش به شدّت میترسد. این اختلال حتّی ممکن است موجب شود که فرد مشکلاتی در دوران تحصیل پیدا کند، یا مشکلاتی در مصاحبۀ کاری، برقراری ارتباط با دوستان و همسالان و یا برقراری رابطۀ احساسی و عاطفی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی اساسی و مصرف الکل قرار دارند.
با وجود درمانهای موثری که برای این اختلال وجود دارد امّا شواهد حاکی از آن است که تعداد کمی از افراد مبتلا از این درمان ها بهرهمند میشوند.
مهمترین نشانۀ اضطراب اجتماعی:
ترس و اضطراب شدید از قرار گرفتن در یک یا چند موقعیت اجتماعی که ممکن است در آن کودک مورد بررسی دقیق، ارزیابی یا قضاوت قرار گیرد مانند تعامل و معاشرت با دیگران، اجرا در مقابل جمع یا جاییکه که ممکن است کودک تحت نظر باشد.
برخی نشانههای اضطراب اجتماعی:
- فکر کردن به اینکه دیگران از کارهای او خواهند فهمید که خجالت کشیده است.
- موقعیتهای اجتماعی اغلب موجب برانگیختن اضطراب میشوند. در کودکان اضطراب ممکن است به صورت بدخلقی،گریه کردن، خودداری از صحبت، چسبیدن به والدین، بهت زدگی ظاهر شود.
- خودداری از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و یا در صورت مواجهه با این موقعیتها تحمل احساس اضطراب زیاد
- احساس اضطراب ازفکر کردن به خاطراتی در مورد قرار گرفتن در جمع در گذشته
- چسبیدن بیش از حد به افراد آشنا
- علائم جسمانی شامل: سرخ شدن صورت، تپش قلب، لرزش صدا، مشکل در حرف زدن، لرزش و حالت تهوع.
خجالت یا اضطراب اجتماعی
خجالت به خودی خود مشکل به حساب نمیآید. بسیاری از بچههای خجالتی روابط دوستانۀ خوبی داشته و مشکلی در انجام فعالیت روزمرۀ زندگی خود ندارند. امّا چنانچه خجالتی بودن کودک مانع او در شرکت در مهمانیها یا جمع همسالان شود و یا در انجام فعالیتهای روزمره مانند کارهای کلاسی، درس جواب دادن، سؤال پرسیدن در کلاس، سخنرانی و ... شود، آنگاه لازم است تا اقدام مؤثری در جهت غلبه بر این مشکل انجام شود.
شناخت رفتار درمانی ترکیبی از تکنیکهای مختلف است که برای اختلالهای گوناگون مانند افسردگی، انواع اضطراب یا اضطراب اجتماعی و ... کاربرد دارد و برای هر مشکل خاص، به شیوهای معین تکنیکهای مناسب با آن اختلال بهکار گرفته میشود. یکی از اهداف اصلی این روش درمانی، شناسایی باورهای ناکارآمد و الگوی فکری بیماران، به چالش کشیدن این افکار و تغییر دیدگاه بیمار نسبت به موضوعات مشکلساز است. بخشی از روند درمان شناختی رفتاری شامل انجام اقداماتی در مورد مسائل مشکلساز است:
- سوء برداشتهایی که ممکن است فرد از خود و توانائیهای خود داشته باشد.
- احساس گناه، خجالت یا خشم نسبت به موقعیتهای گذشته یا کنونی
- چگونه قاطعیت بیشتری داشته باشید
- مقابله با کمالگرایی و واقعگرایانهتر بودن
- مقابله با اهمالکاری مربوط به اضطراب اجتماعی
شناخت رفتاردرمانی از تعدادی تکنیک تشکیل شده است که بسیاری از آنها بر تفکر مسئلهمدار متمرکز هستند. روشهای شناختی به کاهش اضطراب در روابط بین فردی کمک میکند و به فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی کنترل بیشتری بر اضطراب خود د اشته باشند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این روش باور بر این است که با تغییر افکار میتوان به حل مشکل اضطراب اجتماعی پرداخت. امّا مساله به همین راحتی نیست. شاید به عنوان فردی که از این اختلال رنج میبرید پیش آمده باشد که کسی به شما بگوید «مثبت فکر کن!» . اگر به همین راختی بود مدّتها قبل مشکل خود یا فرزندتان را حل کرده بودید. بنابراین برای درمان این اختلال نیاز به روشی اصولی است. شناخت رفتار درمانی راهکارهای زیادی در اختیار افراد مبتلا به این اختلال، قرار میدهد. امّا گاهی به دلیل طولانی بودن جلسات درمان، هزینههای مالی، عدم تمایل کودک به حضور در جلسات درمان و بسیاری مسائل دیگر قادر شروع یا تکمیل فرآیند درمان نیستید و ممکن است با برخوردهای غیر اصولی با کودک، ناخواسته مشکل او را تشدید نمائید.
راه حل این مشکل: شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت
پژوهشگران و صاحبنظران علم روانشناسی به این مشکل مراجعین به خوبی اندیشیدهاند و شناخت رفتار درمانی کوتاه مدّت را پایهریزی نموده اند. در این روش جلسات طولانی مدت شناخت رفتار درمانی متداول تنها به ۴ جلسۀ یک ساعتی به صورت حضوری و ۴ جلسۀ ۲۰ دقیقهای مشاورۀ تلفنی کاهش یافته است. در این روش والدین پس از مطالعۀ کتاب « فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» آگاهی زیادی نسبت به مشکل فرزندشان و روش درمان آن به دست خواهند آورد. علاوه بر این در این روش والدین اجرا کنندۀ تکنیکهای این روش درمانی برای فرزندشان هستند و با این کار این شانس برای کودک فراهم میآید که درمان در محیط واقعی زندگیاش رخ دهد در حالیکه از حضور کودک در جلسات درمان کاسته میشود و حضور کودک تنها در جلسۀ اول و آخر دورۀ درمانی برای ارزیابی و سنجش ضروری است. این مساله موجب کاهش فشار روانی از حضور در مراکز درمانی برای کودک شده و همچنین فرزندتان ساعاتی را باید صرف حضور در مراکز درمانی کند، صرف فعالیتهای معمول زندگیاش میکند.
امّا نگران نباشید؛ در این مسیر تنها نیستید؛ درمانگر در طول اجرای این روش همراه شما است و در تمام جلسات درمان به مشکلات شما در خلال اجرای برنامۀ گامبهگام رسیدگی خواهد کرد و به سوالات شما پاسخ میدهد.
در این کتاب شما با چگونگی به چالش کشیدن افکاری که موجب ایجاد اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی شدهاست و نیز چگونگی آمادهسازی کودک برای مواجهۀ تدریجی فرزندتان با چنین موقعیتهایی بهخوبی آشنا میشوید. همچنین در این کتاب مشکل فرزندتان و روش حل این مشکل به زبانی ساده توضیح داده شده و علاوه بر آن برای درک بهتر، مثالهایی که برگرفته از مراجعین واقعی به مراکز درمانی هستند، ارائه شده است.
اکنون زمان آن رسیده که به آسانی و با کمترین هزینه اقدامی مؤثر برای حل مشکل فرزندتان انجام دهید.
نکاتی برای کمک کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی
اگر فرزندتان از اضطراب اجتماعی رنج میبرد؛ نیاز به حمایت شما دارد. در ادامه نکاتی پیرامون کمک به فرزندتان ارائه شدده است:
آنچه در منزل میتوانید انجام دهید:
- فرزندتان را برای موقعیتهایی که موجب اضطراب او میشود، آماده کنید. با اجرای نمایش یا گفتگو با کودک؛ موقعیت مورد نظر را شبیهسازی کنید و با هم به تمرین کارهایی که میتواند شرایط را برای فرزندتان آسانتر و قابل تحملتر کند، بپردازید.
- فرزندتان را تشویق کنید که به بررسی افکارش بپردازد. مثلاً اگر فکر میکند اگر در کلاس سؤال بپرسد همکلاسیهایش به او میخندد؛ از او بخواهید تا دلایلی که موجب شده اینگونه فکر کند را برایتان بازگو کند و سپس به بررسی این دلایل بپردازید.
- درمورد موقعیتهای اجتماعی که حضور در آنها موجب اضطراب شما میشده و از کارهایی که برای غلبه بر ترس و اضظرابتان برای روبرو شدن با این موقعیتها انجام داده اید، با فرزندتان صحبت کنید. اینگونه باب گفتگو دربارۀ اضطراب را برای فرزندتان گشودهاید و او خواهد دانست که گفتگو در مورد این موضوع امری طبیعی است. همچنین با این کار کودک از درک و حمایت والدین خود آگاهی مییابد.
آنچه در مدرسه باید انجام دهید:
- به آرامی و با ملایمت فرزندتان را تشویق به شرکت در فعالیتهای گروهی نمایید. گوشهگیری و اجتناب از شرکت در فعالیتهای گروهی، مشکل کودک را تشدید میکند.
- فرزندتان را مجبور به صحبت در مقابل دیگران نکنید. با ملایمت او را تشویق کنید. در حضور دیگران از گفتن جلههایی مانند «بیا جلو و سلام کن، خجالت نکش!» خودداری نمایید. اگر فرزندتان در یک موقعیت اجتماعی خاص مضطرب شد، نگران نشوید. سعی کنید در آینده بار دیگر کودک را در این موقعیت قرار دهید، امّا این بار پیش از مواجهه با موقعیت، از قبل او را آماده کنید. هرگز فرزندتان را به دلیل اضطراب و ناکامی از مواجهه با یک موقعیت، سرزنش یا تحقیر نکنید و از بهکارگیری جملات طعنهآمیز خودداری کنید.
- در اینباره کودک را نصحیت نکنید، زیرا این کار باعث بدتر شدن شرایط برای کودک میشود.
- با مسئولین مدرسه یا مهدکودک در مورد مشکل فرزندتان صحبت کنید. همچنین آنها را از اقداماتی که در جهت بهبود مشکل فرزندتان انجام میدهید، آگاه کنید. اینگونه همۀ اطرافیان کودک که بهطریقی با او در تعامل هستند، به یک روش ثابت با او برخورد میکنند.
چگونه با فرزنتان صحبت کنید:
- اگر از موقعیتی مشخصی که موجب اضطراب فرزندتان میشود، اطلاع دارید – مثلاً وقتی جواب تلفن را میدهد مضطرب میشود- هربار که او این کار را انجام میدهد حتّی اگر اتفاقی باشد، او را تحسین و تشویق کنید. اگر شخص دیگری در آنجا حضور دارد، کودک را با صدای آرام طوریکه دیگران متوجّه نشوند، تشویق کنید و اگر تنها هستید با صدای بلند او را تشویق کنید. این کار موجب تقویت اعتماد بهنفس کودک میشود.
- به کودک برچسب نزنید؛ بدین معنی که صفت خاصی مانند «خجالتی» را به او نسبت ندهید. اگر افراد دیگر در موقعیتهای اجتماعی در مورد رفتار فرزندتان نظر دادند، میتوانید به آنها از این قبیل پاسخها بدهید: در واقع فرزندم با افرادی که بهخوبی میشناسد، کاملاً راحت است.
- هرچقدر هم که از این موضوع ناراحت هستید، از رفتار کودک انتقاد نکنید یا واکنش ناخوشایندی نسبت به مشکلات کودک در موقعیتهای اجتماعی از خود نشان ندهید.
چند نکته در خصوص کمک به کودک مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی:
- اوّلین قدم در کمک به این کودکان، نامگذاری و توصیف این اختلال به زبانی ساده برای آنهاست. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند امّا علت آن را نمیدانند. به آنها کمک کنید تمایز بین واکنشهای هیجانی، علائم جسمانی ناشی از اضطراب را تشخیص دهند و همچنین موقعیتهایی که موجب برانگیختن هیجانشان میشود را نیز شناسایی کنند.
- تنفس عمیق:
آموزش به کودک دربارۀ تاثیر افکار بر احساس و رفتار ، درس بزرگی است که لازم است والدین برای مدیریت اضطراب به فرزندشان بیاموزند.
- لازم است کودک روشهای لازم برای آرام کردن خود در زمان اضطراب را بیاموزد. بنابراین:
- نفس عمیق کشیدن بهترین راه برای بهبود تپش قلب،نفس نفس زدن و سرگیجه است.
- به فرزندتان بیاموزید که موقع اضطراب طوری نفس بکشد که انگار میخواهد بادکنکی که در شکمش است را باد کند و سپس باد آن را خالی کند. با ۴ شماره هوا را به داخل ریهها بدهد (دم) و با ۴ شماره هوا را از ریههایش خارج کند (بازدم).
- تصویر سازی ذهنی:
هنگام انجام دم و بازدم کودک میتواند به یک تصویر، منظره ، خاطره یا داستان آرامشبخش فکر کند و تصویر آنرا در ذهنش تصور کند.
- درحالیکه کودک نفس عمیق میکشد با صدای آهسته، یک منظرۀ آرامش بخش یا داستان یا یک خاطرۀ لذت بخش را برایش تصویر سازی کنید.
- آرامش عضلانی پیشرونده:
کودکان مضطرب وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، احساس گرفتگی در عضلات خود میکنند. به او بیاموزید که عضلات انگشت خود را برای پنج ثانیه منقبض کند و سپس به آرامی آن را رها کند. این کار را با تک تک عضلات بدن و صورت انجام دهید.
- به چالش کشیدن افکار:
افکار منفی موجب ایجاد اضطراب کودک میشود. افکار منفی فرزندتان را شناسایی کنید و آنها را با افکار مثبت جایگزین نمایید.
- مهارت حل مساله را به فرزندتان بیاموزید.
- مهارت دوستیابی و برقراری ارتباط بادیگران را به فرزندتان بیاموزید. مهارت هایی مانند:
-تشکر کردن
-احترام گذاشتن به دیگران
-خوب گوش کردن و پاسخ دادن به دیگران
- مهارت آغاز کردن صحبت با اطرافیان
مواجهه تدریجی با موقعیت
مواجهۀ تدریجی کودک با موقعیتی که موجب اضطراب و نگرانی کودک میشود روشی مناسب برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است. مثلاً اگر فرزندتان از صحبت در برابر جمع دچار اضطراب و نگرانی میشود، در آغاز میتوانید با هم پانتومیم بازی کنید یا فرزندتان با صدای آهسته برایتان سخنرانی کند. سپس می توانید از او یک سؤال بپرسید و پاسخ او به سؤال را ضبط کنید و با هم به صدای ضبط شده گوش دهید. پس آز آن صدای ضبط شده را در حضور فرزندتان برای بستگان مورد اطمینان کودک پخش کنید. سپس این کار را رفته رفته و در طی مراحل مشخص ادامه دهید. مثلاً سخنرانی در مقابل شما، سپس در برابر افراد مورد و اطمینان و ...
ترسهای خاص
تفاوت بین ترس نرمال و اختلال ترسهای خاص (فوبیا) میزان ترس و اضطرابی است که کودک در مواجهه با یک موقعیت معین تجربه میکند. کودکی که از ترسهای خاص یا همان فوبیا رنج میبرد در مواجهه با یک یا چند موقعیت دچار ترس و اضطراب بسیار زیادی میشود.
ترسهای شایع شامل:
- ترس از یک مکان مشخص مانند آسانسور
- ترس از حیوانات یا حشرات
- ترس از یک موقعیت خاص مانند پرواز
- ترس از خون،آمپول یا عمل جراحی
- ترس از تاریکی
- ترس از ارتفاع
- ترس از رعد و برق
- و سایر موارد
کودکان مبتلا به این اختلال همیشه از مواجهه با موقعیتی معین دچار ترس و اضطراب میشوند امّا سایر کودکان ممکن است فقط گاهی دچار ترس شوند و ترس و اضطرابشان دائمی نیست.
علائم و نشانهها:
- اجتناب از مواجهه با موقعیتی معین
- ترس از پیشبینی مواجهۀ احتمالی با شیء یا موقعیت اضطرابآور
- تحمل اضطراب شدید در صورت مواجهه با شیء یا موقعیت اضطرابآور
برخی ازعلائم جسمانی:
- تپش قلب
- تعریق
- لرزش جسمانی
- تنگی نفس
- احساس خفگی
- درد و ناراحتی شکمی
- احساس سرگیجه و ضعف
- احساس لرز یا گر گرفتی
نکاتی برای والدین
- به کودک کمک کنید تا به صورت تدریجی با ترسهایش مواجه شود. زیرا اجتناب از مواجهه با موقعیت موجب تشدید ترس و اضطراب میشود.
- بهجای اینکه سعی کنید در کودک اطمینان خاطر ایجاد نمائید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند.
- از روشهای درمانی مختلفی که برای این احتلال وجود دارد با کمک متخصصین بهرهمند شوید.
شناخت رفتار درمانی کوتاه مدت:
برای رهایی کودک از ترس و اضطراب، میتوانید کتاب راهنمای والدین با عنوان «فرزندتان مضطرب است؟ روشی گام به گام برای رهایی از ترس و اضطراب کودکی» را مطالعه کنید و در کنار آن از درمان کوتاه مدت شناختی رفتاری بهرهمند گردید. در این روش در کنار مطالعۀ کتاب راهنما، درمانگر به شما کمک می کند تا فنون و تکنیک های شناخت رفتاردرمانی که درمانی متداول برای فوبیا یا ترس های خاص است را برای فرزندتان در محیط واقعی زندگی اش اجرا نمایید.
مشکلات افراد سالمند
جمعیت جهان به سرعت در حال پیر شدن است.پیش بینی میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندی جهان دو برابر خواهد شد. یعنی از %۱۲ کنونی به ۲۲% میرسد. به طور دقیقتر افراد بالای ۶۰ سال ازعدد ۹۰۰ میلیون به ۲میلیارد نفر، خواهد رسید!
افراد سالمند با چالشهای سلامت فیزیکی و روانی روبرو هستند که احتیاج به تشخیص دارد. مشکلات سلامت روان توسط متخصصان و خود افراد سالمند تشخیص داده میشوند، اما متاسفانه با توجه به انگهای مرتبط با مشکلات روانی، میلی برای دریافت کمک از سوی افراد سالمند وجود ندارد.
ریسک فاکتورها برای سلامت روان سالمندان:
عوامل متعدد استرس در هر مرحله از زندگی وجود دارد. افراد مسن نیز مانند سایر افراد، استرسهای معمول زندگی را تجربه میکنند، علاوه بر آن استرسهای خاصی وجود دارند که مربوط به سالهای پایانی زندگی است، این استرسها ناشی از روند از دست دادن چشمگیر ظرفیتها و کاهش تواناییهای(عملکردی)، (برای مثال کاهش توانایی حرکتی، دردهای مزمن، ضعف و دیگر مسائل سلامتی) است، از سوی دیگر اتفاقاتی متاثر از کاهش سطح اقتصادی و اجتماعی به دلیل بازنشستگی( که برخی از آنان نیازمندان مراقبت طولانی هستند). باعث انزوا، تنهایی و یا تنش روان شناختی در این افراد میشود. بر اساس پژوهشهای معتیر، بین سلامت روان و سلامت جسمانی رابطه مستقیم وجود دارد. سالمندان نسبت به افراد جوانتر درگیر بیماریهایی مانند قلبی وعروقی هستند به همین دلیل، به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند، که میتواند اثرات منفی در نتایج درمانی آنان داشته باشد.
این موضوع بسیار با اهمیت است که افراد سالمند میتوانند قربانی سوءاستفادههایی از جمله توهین فیزیکی، کلامی، روانی، جنسی، رها شدگی، کم توجهی و در نهایت آسیب جدی به کرامت انسانی، شوند. شواهد اخیر نشان داده است از هر ۶ فرد مسن ۱ نفر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این تجربه نه فقط باعث آسیب فیزیکی بلکه منجر به آسیبهای جدی تر میشود و حتی در شرایطی موجب پیامدهای روان شناختی ماندگار مانند افسردگی و اضطراب گردد.
منبع:سازمان بهداشت جهانی
دیدگاهتان را بنویسید